جدول جو
جدول جو

معنی صادق سمرقندی - جستجوی لغت در جدول جو

صادق سمرقندی
(دِ قِ سَ مَقَ)
وی از مردم سمرقند و از احفاد شمس الائمۀحلوانی و از شاگردان احمد جندی و از مشاهیر علما و فضلاست. پس از عزیمت به حجاز و ادای فریضۀ حج به هندوستان رفت و به خواهش سپهسالار بیرام خان در لاهور اقامت جست و به تدریس مشغول شد و بار دیگر به حج رفت و به هند بازگشت و به تعلیم و تربیت خان اعظم میرزا عزیز کوله مأمور شد، سپس به کابل سفر کرد و معلم میرزاحکیم گردید و اقتدار و نفوذ بسیار یافت، در پایان به سمرقند بازگشت و در آنجا درگذشت. (قاموس الاعلام)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شِ قِ سَ مَ قَ)
یا خوارزمی، مکنی به ابوالخیر. از شعرای قرن دهم هجری است که محل توجه سلاطین وقت بود و مدتی در هرات اقامت نمود و مورد عنایات سلطان حسین بایقرا گردید. وی به سال 957 هجری قمری در ماوراءالنهر درگذشت. (از ریحانه الادب ج 2 ص 147)
لغت نامه دهخدا
(بِ رِ سَ مَ قَ)
خواجه بهاءالدین. شاعری است و صاحب صبح گلشن گوید: طبعش مصروف شیرین گفتاری و نازک بندی گشته، این بیت از اوست:
چون من ز غمت کس دل ناشاد ندارد
دارم غم و دردی که کسی یاد ندارد.
(صبح گلشن ص 240)
لغت نامه دهخدا